هاليوود،سخنگوي کاخ سفيد
فيلم هايي که درباره رابطه غرب با ايران ساخته شده است را مي توان به سه گروه اصلي تقسيم کرد؛ گروه اول فيلم هايي که مستقيماً و مشخصاً درباره ايران ساخته مي شوند.گروه دوم فيلم هايي که از ايران و ايرانيان نامي برده و اشاره هايي مي شود و در نهايت گروه سوم که بدون اشاره مستقيم است.ولي محتواي فيلم را مي توان به ايران و رابطه آن با غرب ارتباط داد.در چند سال اخير فيلم هاي متعددي در اين زمينه ساخت شده که در ذيل به سه مورد شاخص، که رويکردهاي غرب در مقابل ايران را نشان مي دهند، اشاره شده است.
فيلم «300»
(پيام فيلم:حمله نظامي، در دوران بوش پسر)
فيلم 300 را مي توان نقطه آغاز رويکرد ويژه و تمرکز بيشتر هاليوود به موضوع ايران و نسبتش با غرب دانست.فيلمي که با قوي ترين تکنولوژي هاي روز و با جلوگيري هاي ويژه فراوان و تبليغات گسترده به بازار عرضه شد و از نظر تکنولوژي و سبک ساخت نيز داراي اهميت بسزايي بود.اين فيلم در سال 2007 رتبه ششمين فيلم در فروش را به خود اختصاص داد.
مهم ترين و اصلي ترين پيام هاي فيلم 300 عبارت اند از:
-مهم ترين دشمن غرب ايران بوده و هست؛
-غرب براي نجات خود از نابودي، مجبور است در اولين فرصت به جنگ با ايران اقدام کند؛
-در جنگ با ايران بايد از جان و دل و با تمام توان مايه گذاشت و همه بايد کمک کنند؛
-هر کسي که با جنگ با ايران مخالفت کند و کمک نکند خيانتکار است و حتما با ايرانيان سر و سري دارد(رييس شوار که از ايرانيان پول گرفته بود و آن گوژپشت که وعده زن و پول گرفته بود، نمونه هاي افراد مخالف جنگ و خائنان بودند)،
-غربي ها داراي جامعه اي مطلوب و طبيعي و صاحب بسياري از خوبي ها هستند، ولي درمقابل،ايرانيان مردماني کثيف، فاسد، خشن، جاه طلب و در يک کلام شيطاني هستند.
نکته بسيار مهم و در خور توجه آن است که اين فيلم دقيقاً زماني ساخته و اکران شد که دولت بوش پسر در آمريکا حکومت مي کرد؛ دولتي که طي حکومتش با حمله به دوکشوري که از متعلقات ايران قديم بوده اند، خود را از دو طرف شرق و غرب به مرزهاي ايران رساند تا درزمان مناسب به ايران حمله کند.البته موفق به حمله به ايران نشد، ولي بارها ايران را به حمله تهديد کرد و قصد خود را براي اين کار علنا بيان داشت.او پيروزي کامل ارتش خود را منوط به کمک هاي بيشتر مالي و افزايش نيرو مي دانست و پي در پي نهادهاي بين المللي و کشورهاي ديگر و سازمان ها و نهادها و افراد کشور خود را براي پيشبرد خواسته هايش تحت فشار قرار مي داد.
فيلم آواتار
(پيام فيلم:مذاکره، در ابتداي رياست جمهوري اوباما)
اين فيلم در سومين گروه بيان شده قرار مي گيرد، به طوري که هيچ اشاره مستقيمي به ايران ندارد، ولي داستان آن بسيار شبيه رابطه غرب با ايران و حوادث زمان اکران فيلم است.
اين فيلم که کاملا ضد جنگ است، داستان يکي از حمله هاي ارتش آمريکا با شعار دموکراسي و با هدف به دست آوردن منابع عظيم انرژي به منطقه اي به ظاهر بدوي در سال هاي آينده است.حمله اي که تداعي کننده حمله غرب به سرزمين هاي غير غربي (جهان سوم)به منظور استعمار آنهاست؛ مانند حمله آمريکا به عراق.در حقيقت سخن اصلي فيلم نقد حملات قبلي آمريکا به اين سرزمين ها و بيم دادن از حمله اي جديد به سرزميني ديگر همچون ايران است؛ زيرا با اينکه به نظر مي رسد اين جوامع عقب مانده، ضعيف هستند و توان مقابله با ارتش عظيم آمريکا را ندارند، ولي همين جوامع داراي قدرت هاي ناشناخته و فوق العاده اي هستند که در صورت نياز و در مواقع حساس به کمک آنها مي آيند، همچنان که در اين فيلم طبيعت يا همان حيوانات به کمک مردم قبيله آمدند.البته اين مطلب برگرفته از تجربيات جنگ ها و شکستهاي گذشته آمريکا در ويتنام، در مقابله با انقلاب ايران به دفعات از جمله در واقعه طبس و جنگ تحميلي، و در حال حاضر در عراق و افغانستان است.بدين ترتيب حمله نظامي به هيچ وجه نمي تواند گزينه خوبي براي آمريکا باشد و بايد از ان پرهيز کرد.فيلم در عين حال شيوه تعامل و گفت و گو و تفاهم را تبليغ مي کند و به آمريکاييان توصيه مي کند آن را جايگزين جنگ کنند و در اين صورت است که موفق مي شوند.پيام پرهزينه ترين و پرفروش ترين فيلم تاريخ سينماي جهان هنگامي در خور توجه مي شود که ساخت و اکران آن با به قدرت رسيدن دولت اوباما در آمريکامتقارن باشد، دولتي که شعارش تغيير، گفت و گو با ايران به جاي حمله و خروج نظاميان از عراق و افغانستان بود.اين تقارن به گونه اي است که مخاطب تصور مي کند اوباما سفارش دهنده و تهيه کننده اين فيلم است.
فيلم شاهزاده ايراني
(پيام فيلم:حمايت از اپوزيسيون داخلي، پس از انتخابات رياست جمهوري ايران)
اين فيلم همچون 300 در گروه اول، يعني فيلم هايي که مستقيماً و تماماً درباره ايران ساخته شده، قرار دارد.فيلم شاهزاده ايراني که به ظاهر و در نگاهي ساده، مانند فيلم 300، ضد ايراني نيست، باز مهم ترين پيامش، سخن و رويکرد دولت آمريکا درباره ايران است.رويکردي که بعد از فتنه سال 1388 و پس از مأيوس شدن آمريکا از گفت و گوي نابرابر با ايران، از طرف حاکمان آمريکايي به شيوه هاي مختلف بيان شده است.اين فيلم قصد دارد به مخاطب القا کند که ايران کشور خوبي بوده، اما عده اي شيطان صفت به ناحق حکومت را در دست گرفتند و ايران را به سمتي مي برند که سرانجام آن نابودي ايران و جهان است.
نويسنده:زينب افقهي
منبع:زمانه شماره
نظرات شما عزیزان: